Friday, December 25, 2009

جنوب و شمال - تهران و شهرستان - زن و مرد ... یا جنبش سبز؟

امروز در سایت بالاترین نوشته ای از علیرضا رضایی پست شده بود که جزو یکی از بحث انگیز ترین لینکها و البته با امتیاز بالا به ثبت رسید. از آنجا که خود من در مورد این نوشته دارای موضع هستم تصمیم به نوشتن این متن گرفتم

در این نوشته با عنوان " رفقای پایین شهر، جنبش شده ونک به بالا، کجائید؟" طی صحبتی دوستانه با بچه های جنوب شهر از آنها دعوت شده که به تجمعات جنبش سبز بپیوندند. در اینکه این نوشته سعی در جلب همدلی و همراهی سبز اندیشان قسمتی از شهر دارد شکی نیست اما کاربرد عباراتی مثل: "از میدان انقلاب یک خط که کشیده باشی به بالا"، "سنگینی نگاه پایین را روی بچه های بالا حس می کردی"، "بافت مذهبی متحجر"،" آنقدر تریاک و هروئین به جان پایین شهر ریخته اند"...، بدجوری دل بچه های با احساس جنوب شهر را شکست و عده زیادی حتی از میان ساکنین شمال تهران به این نوشته اعتراض کردند. سوال اینجاست که آیا برای جلب همدلی یک گروه از افراد باید بخود اجازه بدهیم که با هرعنوانی آنها را خطاب کنیم؟ هر صفتی را به آنها نسبت دهیم؟ و یک سری ویژگیهای ناپسند را که ممکن است در هر جایی وجود داشته باشد به ساکنین قسمت وسیعی از شهر تعمیم دهیم؟ و بعد از آنها بخواهیم که از همان زاویه ای به مطلب نگاه کنند که ما نگاه می کنیم؟!ا
این تنها متن سوال برانگیز از علیرضا رضایی نیست. در هفته های گذشته نیز نوشته هایی از این دست در وبلاگ آقای رضایی دیده شده که خواسته یا ناخواسته خط کشیهای بین زن و مرد یا تهرانی و شهرستانی بودن به ذهن خوانندگانش متبادر کرده

بنظر نویسنده آقای رضایی هنوز از جایگاه خودشان و قلمشان در بین جوانان سبز اندیش بخوبی آگاه نیستند. وقتی اسم علیرضا رضایی باعث می شود عده ای حتی بدون خواندن یک مقاله در بالاترین به آن رای مثبت بدهند این یعنی یک هشدار. محبوبیت و شهرت برای صاحب آن مسئولیت سنگینی بهمراه دارد که نمیتوان نسبت به آن بی تفاوت بود و ذکر این که "من هر طور دلم میخواهد مینویسم" از مسئولیتهای نویسنده نمی کاهد. یک نویسنده باید بتواند از دریچه چشم تمام مخاطبین خود به نوشته خود نگاه کند و ضمن اینکه یک مفهوم مشخص را به خواننده اش منتقل می کند در کاربرد کلمات و لحن نوشته اش نهایت دقت و وسواس را رعایت کند. یادمان باشد، امروز هر کلمه بدون فکر که از یک قلم سبز روی کاغذ برود، تیری می شود که فردا بر سینه جوانان سبز اندیشمان می نشیند

مورد عجیب دیگر برخورد کاربران بالاترین با لینکهایی از این دست است که بدون توجه به اثرگذاری و پیامدهای یک مطلب بآن رای میدهند. بعنوان مثال مطلب فوق با رای بسیار بالا به صفحه اول رفت. آیا تمام کسانی که به چنین مطلبی رای مثبت میدهند تمام و کمال با آن موافقند؟ آیا آنها هم معتقدند که به حلق تمام مردم جنوب شهر آنقدر تریاک و هروئین ریخته اند که قدرت تفکر و تشخیص ندارند؟ و آیا اصولا چنین قضاوتی میتواند درست باشد؟
امروز بالاترین یکی از مهمترین و حساسترین رسانه های حامی جنبش سبز است. اجازه ندهیم بخاطر بی توجهی و سهل انگاری کاربران بالاترین جوانان بی رسانه و بی حامی جنبش سبز در داخل کشور از ادامه راه نا امید شوند که دود آن به چشم همه خواهد رفت

یادمان باشد، ما برای وصل کردن آمدیم، نی برای فصل کردن آمدیم ...ه

ایراندخت - دی ماه 1388

No comments:

Post a Comment